زیرآسمان نروژ: گفتگوی تلویزیونی یکشنبه شب(۲۵ آپریل) «بهاره لِتنِس» (بهاره حیدری نصرآباد) – دوست دختر ایرانی-نروژی وزیر سابق شیلات نروژ- با شبکه دو نروژ در دفاع از موضوع عضویت ایران در کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل متحد برای چهارسال آینده، موجب واکنش ها و انتقادات منفی فراوانی بویژه از سوی سیاستمداران احزاب سِنتر و پیشرفت نروژ در سطح رسانه های نروژی شد. این سیاستمداران حکومت کنونی حاکم بر ایران را یک دیکتاتوری مذهبی می شناسند که در آن زنان در مبارزه با موضوع حجاب به زندان می افتند و یا احکامی مثل سنگسار دریافت می کنند.
آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، نروژ، اتریش، سوئیس، لوکزامبورگ، فنلاند، لتونی، کانادا و آمریکا اعضای غربی این کمیسیون یا شورا هستند. ایران توانسته از بین ۵۴ کشور رای دهنده، رای مثبت ۴۳ کشور را جلب کند. گفته می شود که از پانزده عضو اروپایی و غربی شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل، دستکم چهار کشور به نفع عضویت ایران رای داده اند. اگرچه رای گیری بصورت عمومی نبوده است اما سازمان دیده بان سازمان ملل خواستارافشای نام و توضیح کشورهایی شده که به عضویت ایران در نهاد یاد شده رای مثبت دادهاند. هنوز مشخص نیست که دولت نروژ به چه شکلی رای داده است.
پیشتر «هیلل نویر» -مدیر اجرایی دیدبان سازمان ملل- عضویت ایران در این کمیسیون سازمان ملل را «عجیب و از نظر اخلاقی غیرقابل قبول» خواند و آن را «روزی سیاه برای حقوق زنان و حقوق بشر» توصیف کرد. آقای نویر گفت: «انتخاب جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از حقوق زنان مثل این است که شخصی را که عمدا آتش بر پا میکند را به عنوان رئیس آتش نشانی یک شهر انتخاب کنند.»
بیشتر در این باره بخوانید:
انتقادها به عضویت ایران در کمیسیون مقام زن سازمان ملل: ‹انتخاب آتشافروز به عنوان رئیس آتشنشانی›
اظهار نظرات اخیر بهاره لِتنِس در گفتگوی تلویزیونی با شبکه دو تلویزیون نروژ
بهاره لِتنِس در این گفتگوی تلویزیونی ضمن دفاع از وضعیت حقوق اجتماعی زنان در ایران گفت که با وجود تحریمها و حاکمیت محافظه کارانه، تحولات پس از انقلاب در ایران نشان می دهد که وضعیت اجتماع زنان در ایران رشد قابل توجهی داشته است. وی افزود که اگرچه برای رسیدن به سطح ایده آل فاصله زیادی وجود دارد اما نادیده گرفتن پیشرفت ها هم دور از انصاف است. وی بطور مثال به حضور اساتید زن در سطح دانشگاهها و همچنین حضور چندسال پیش آنها در مسابقات فوتبال در ایران اشاره کرد و عضویت ایران در کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل متحد را ادای احترام به زنان ایرانی قلمداد کرد.

بهاره همچنین در انتقاد از مخالفت های سیاستمدار حزب سِنتر و عضو کمیته امور خارجه نروژ – «امیلی اِنگِر مِهل» – با عضویت ایران در این کمیسیون، وی را فاقد تخصص لازم درباره حقایق موجود در ایران دانست و افزود که زنان در ایران چه پیش و چه پس از انقلاب اسلامی در شرایط برابر نبوده اند. برخی موارد بهتر و برخی بدتر شده اند. بطور مثال، زنان پیش از انقلاب در ایران می توانستند آزادانه برقصند یا آواز بخوانند یا انتخاب کنند که حجاب نداشته باشند اما اکنون حجاب در ایران بصورت ناعادلانه اجباری ست و آزادی ها محدودتر شده اند اما افزود که زنان پیش از انقلاب هم با وجود جامعه ای آزادتر از برخی بی عدالتی ها رنج می برده اند.
لِتنِس در این گفتگو تحریم های آمریکا را توجیه شرایط بد زنان در ایران دانست و گفت که به نظر وی دولت اسرائیل مانع ایجاد صلح ودشمن بزرگ مسلمانان در خاورمیانه است و دلیل کندی تغییرات در ایران ادعاهای دولت های آمریکا و اسرائیل مبنی بر پشتیبانی مالی دولت ایران از سازمان های تروریستی و تلاش برای تولید سلاح های هسته ای است. این سخنان بلافاصله موجب واکنش نمایندگان جامعه یهودیان مقیم در نروژ شد.
برخی از دیگرواکنش ها نسبت به این گفتگو
«مینا بای» -مقاله نویس ایرانی-نروژی مقیم در نروژ در ارتباط با گفتگوی اخیر لِتنِس با شبکه دو نروژ پیرامون موضوع در کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل متحد، سخنان لِتنِس بعنوان یک فرد سرشناس در کشور را دروغ هایی خطرناک نامید و ضمن ابراز تاسف از تلاش وی برای پاک کردن موضوع ظلم و ستم برزنان درداخل ایران و کمرنگ کردن مبارزات شجاعانه آنها برای رسیدن به برابری های اجتماعی ابرازامیدواری کرد که سیاستمداران نروژی به این خاطراز درگیر شدن در مسائل ایران نهراسند چون به اعتقاد وی زنان ایرانی به حمایت جامعه جهانی نیاز دارند.
مینا بای در این مقاله ضمن اشاره به اینکه در حال حاضر دهها زن فقط بخاطر ادعای حقوق اساسی خود در زندان های ایران در حال پوسیدن هستند به حکم محکومیت ۲۴ساله «صبا کرد افشار» -بیست ساله- به جرم شرکت در کارزار ضد قانون حجاب اجباری در ایران در مقابل حکم تنها نه سال زندان برای پدر «رومینا اشرفی»- ۱۴ ساله-به دلیل قتل ناموسی- می نویسد که چنین قوانینی تا زمان انقلاب در ایران وجود نداشتند و ایران شاید تنها کشوری در جهان باشد که زنان بطور سیستماتیک بصورت نابرابرمورد تبعیض قرار می گیرند.
وی می افزاید که زنان در ایران تمایلی به گزارش تجاوز و موارد آزار و اذیت ندارند زیرا آنها را متهم به وسوسه کردن مردان می کنند و از سوی پلیس، دادگاه و رسانه ها نگاهی تحقیرآمیز و کاملا ظالمانه نسبت به آنها می شود که در نتیجه آنها را در عمل در جایگاه شهروندان درجه دو قرار می دهد. وی معتقد است که کتابهای مدرسه بر همسران مطیع به عنوان معیارهای زنان تأکید دارند و تصاویر دختران از کتابهای ریاضی در مدرسه حذف شده است و در پوسترهای بزرگ کنار جاده ها به زنان دستور داده می شود که خود را بپوشانند تا مردان را وسوسه نکنند. در موارد خانوادگی ، در صورت طلاق ، به طور سیستماتیک مورد تبعیض قرار می گیرند و نه می توانند رئیس دولت شوند ، نه مقام وزیر را بگیرند و نه قاضی شوند. آنها حتی مجاز به دوچرخه سواری یا آواز خواندن به صورت انفرادی نیستند و همه اینها در پیش از انقلاب متفاوت بود. در ایران دختر می تواند در سن ۱۳سالگی ازدواج کند و با مراجعه به دادگاه ، حتی می توان به والدین اجازه ازدواج با دختران نه ساله خود را داد. این قبلا ممنوع بود.
مینا بای در پاسخ به اینکه لِتنِس وضعیت زنان پیش از انقلاب در ایران را نابرابر توصیف کرده بود می افزاید که شیرین عبادی- فعال حقوق بشر ایرانی – که در سال ۲۰۰۴ میلادی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، پیش از انقلاب در ایران یک قاضی بود و لِتنِس با بیان اینکه زنان قبلاً برابر نبودند ، ناآگاهی بزرگ خود را نشان می دهد.
«محمود فرهمند» – دیگرمقاله نویس ایرانی-نروژی مقیم در نروژ اظهارات لِتنِس را تاحدودی درست می داند اما بطور مثال می گوید که تمایل دولت ایران برای اجازه محدود ورود زنان به ورزشگاههای فوتبال در ایران خواسته دولت ایران نبوده است بلکه بخاطر فشارها از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا مجبور به این کار آنهم به شکل محدود و در مناطق خاص و در جایگاه های جداگانه از مردان شده است.
فرهمند می افزاید که بسیاری از شرایط زنان بویژه در بخش آزادی های شخصی در زمان پیش از انقلاب بسیار بهتر از الان بوده است. وی معتقد است که وضعیت در چندین سال گذشته تا حدودی بهبود یافته است اما همچنان بسیار دور از شرایط پیش از انقلاب است. فرهمند در پاسخ به لِتنِس درباره نقش زنان در دانشگاهها معتقد است که نظام جمهوری کنونی امروز مدیون بسیاری ازاساتید دانشگاهی ست که پیش از انقلاب یا در زمان انقلاب تحصیل کرده اند چون این سازماندهی و فرصت در اختیار آنها بود.
فرهمند اشاره می کند که اختلافات زیادی در داخل کشور وجود دارد. در شهرهای بزرگ ، مردان شهری و لیبرال زیادی وجود دارند که به زنان اجازه می دهند بیشتر آنچه را که می خواهند انجام دهند اما هنوز تعدادی از «حقوق» وجود دارد که نیاز به اجازه از شوهر دارد.
نگاهی گذرا به زندگی بهاره لِتنِس در نروژ
بهاره لِتنِس که نام اصلی اش «بهاره حیدری نصرآباد» است، در سنین نوجوانی از خانواده اش در ایران که به ادعای وی قصد شوهردادنش را داشتند فرار کرد و به نروژ پناهنده شد. در سال ۲۰۰۸میلادی پس از اینکه درخواست پناهندگی اش سه بار توسط اداره مهاجرت نروژ رد شد، در نهایت یک خانواده نروژی سرپرستی وی را عهده دار شدند و وی در همان سال موفق به دریافت اقامت کشور نروژ شد. بهاره که نام خانوادگی اش را از خانواده نروژی اش گرفته است، در سال ۲۰۱۳ میلادی در مسابقات دختر شایسته جهان با عنوان دختر شایسته ایران حاضر شد و مدتی بعد رابطه وی با وزیر سابق شیلات نروژ- «پِر سندبِرگ» – و موضوع شروع همکاری بهاره لتنس در سفارت ایران در اسلو و شرکت کردن وی در مراسم مختلف جشن سال نو و ۲۲ بهمن (سالروز پیروزی انقلاب اسلامی) در داخل محل سفارت نروژ سوژه داغ رسانه های نروژی شد.
در ژانویه سال ۲۰۱۸میلادی، لِتنِس شرکتی در نروژ به نام B & H General Trading Company ثبت کرد که بر اساس اطلاعات موجود در سامانه ثبت شرکتهای نروژ، زمینه فعالیتش تولید، توسعه، خرید و فروش و صادرات ماهی و محصولات دریایی ست. همین موضوع در آن سال موجب شد گمانی زنی ها در مورد احتمال همکاری وزیر شیلات نروژ با وی در زمینه های تجاری مورد مناقشه با دولت ایران افزایش یابد. وزیر سابق شیلات نروژ همواره همکاری تجاری لِتنِس با دولت ایران را تکذیب کرده است.

در تابستان سال ۲۰۱۸ میلادی، پس از سفر تفریحی وزیر سابق شیلات نروژ- «پِر سندبِرگ» – به همراه دوست دختر ایرانی-نروژی اش “بهاره لِتنِس”-۳۱ساله- به ایران که در آن سندبِرگ بدون اطلاع این سفر به مقامات نروژی از تلفن کاری خود هم بصورت غیرمجاز در ایران استفاده کرده بود، این وزیرسابق ۶۱ساله در نهایت مجبور به استعفاء شد. مینا بای-مقاله نویس ایرانی-نروژی مقیم در نروژ پیشتر نیز سفر سندبرگ -وزیرسابق شیلات نروژ- به ایران را کمی پیش از خبر استعفای سندبِرگ شرم آور و پایمال کننده حقوق مردم ایران خوانده بود.
پس از این اتفاق، سندبرگ و بهاره کتابی درباره حواشی سفر خود به ایران منتشر کردند که مورد استقبال واقع نشد. آنها تصمیم گرفتند در یک خانه باهم زندگی کنند و پس از مدتی بصورت مشترک یک پاب را در هتلی در شهر “هالدِن” در نزدیکی مرز نروژ با سوئد بازگشایی کردند. آنها همچنان در آنجا مشغول به کار هستند.

منابع و پیوندهای مربوط:
حواشی سفر جنجالی وزیر شیلات نروژ به ایران
رابطه وزیر شیلات نروژ با یک دختر ایرانی
صفحه اینستاگرام «زیرآسمان نروژ»
نگارش،تهیه و تنظیم: زیرآسمان نروژ
درصورتی که قصد به اشتراک گذاری این مطلب را دارید، لطفا مطلب را بدون ذکر منبع در جایی کپی نکنید. هرکدام از ما با رعایت حقوق نویسنده می توانیم به غنای فرهنگ «کپی رایت»در ایران کمک کنیم.
این نروژی ها آدم ها را از کجا پیدا میکنند بیاورند مقاله بنویسند؟ بهاره کی هست؟ مینا بای از کجا درآمده که شما هم به ایشان میگوئید خبرنگار؟ اقلا آقای فرهمند یک سابقه کار سیاسی-حزبی دارند.
لایکلایک