آشنایی با نظام بهداشت و درمان دولتی در نروژ

زیرآسمان نروژ: با توجه به اهمیت زیاد بخش سلامت و درمان برای مردم و بویژه برای قشر مهاجر در نروژ، در این مطلب تلاش شده ابتدا به برخی از مهمترین واقعیت ها و مزایای موجود در نظام بهداشت و درمان بخش دولتی نروژ اشاره شود و سپس در ادامه به برخی از  چالش های موجود در این سامانه ملی که برای سالها در رسانه های جهان بعنوان یکی از برترین و موفق ترین نظام های بهداشت و درمانی دنیا معرفی می شود، اشاره کوتاهی شود.

 نظام بهداشت و درمان بخش دولتی نروژ زیر ذره بین زیرآسمان نروژ

۱- وجود سامانه دولتی متمرکز و هدفمند یعنی وجود درمانگاه های محلی اختصاصی برای مردم یک کشور نعمت بزرگی ست چون بدین ترتیب ظرفیت پذیرش بیمارستانها و مراکز تخصصی کشور برای رسیدگی به درمان بیماریها و عوارض ساده و معمولی و در کل «غیرخطرناک» اشغال نمی شود و بیماران می توانند در همان سطوح ابتدایی با توجه به معاینات پرستاران و سپس در صورت احساس نیاز به ویزیت پزشک تحت معاینه ودرمان قرار بگیرند. اما از طرفی دیگر با توجه به حجم زیاد بیمار در این بخش یعنی در بخش درمان عمومی کشور و همچنین وجود سایر موانع از جمله کمبود شدید و محسوس نیروی انسانی متخصص و آماده به کار، وجود صف های انتظار طولانی برای ویزیت بیماران غیرقابل اجتناب است. موضوعی که سالهاست موجب نارضایتی بیماران در نروژ شده است.

۲– موضوع دیگری که در نظام بهداشت و درمانی نروژ وجود دارد  و شاید کمتر کسی از آن باخبر باشد این است که همه پزشکانی که در نروژ از دانشگاه دانش آموخته می شوند، می توانند بلافاصله (بدون گذراندن دوره کارآموزی برای کسب تجربه لازم) اجازه طبابت دریافت کنند.این تصمیم دولت بخاطر این گرفته شده است که با توجه به عضویت نروژ در بخشی از انجمن تجارت آزاد اروپا،. همه پزشکانی که قادر به طبابت در بخشی از اتحادیه اروپا یا انجمن تجارت آزاد اروپا هستند می توانند در نروژ هم طبابت کنند.

با توجه به این قانون، دولت نروژ با این تصمیم خواسته است که  به دانش آموختگان نروژی در رشته پزشکی این امکان برابر را بدهد که پس از فراغت از دانشگاه بتوانند از همان حقوق و مزایای دانش آموختگان خارجی برخوردار شوند. مشکلی که این موضوع به خودی خود ایجاد می کند این است که بیماران در داخل درمانگاه یا بیمارستانهای دولتی نروژ معمولا سروکارشان با پزشکان صفرکیلومتری می افتد که تجربه زیادی ندارند و دقیقا همینجا تازه آغاز ماجراست چون داستان های تشخیص های پزشکی نادرست و گاها دیرهنگام، اشتباهات پزشکی گاها غیرقابل جبران و شکایات متعاقب آن، تنها بخش های کوچکی از مشکلات پیش روی بیماران در بیمارستان ها و مراکز درمانی بخش دولتی نروژ هستند.

۳- ورود به سامانه بهداشت و درمان نروژ برای تحصیل یا کار یعنی دریافت پذیرش برای تحصیل در مقطع پزشکی و تمامی زیرشاخه های مرتبط با آن در نروژ امری بسیار مشکل، وقت گیر و همراه با موانع بسیار بویژه برای پزشکان و پرستاران خارجی غیراروپایی ست. برای دریافت گواهی کار بعنوان پزشک یا پرستار یا روانشناس یا فیزیوتراپ در نروژ، تسلط به زبان نروژی و گذراندن دوره های خاص تخصصی در داخل نروژ و کسب نمره قبولی در آزمونهای متعدد و در نهایت در آزمون نهایی  تنها بخشی از مهمترین موانع موجود بشمار می روند. تفاوت ساختاری در دروس ارائه شونده در دانشگاهها با کشورهای غیراروپایی و مشکلات معادلسازی دروس دانشگاهی مانع دیگری ست که بطور مثال عملا موجب شده است که پذیرش نیروی تحصیلکرده و متخصص بصورت مستقیم از  کشورهایی نظیر ایران تقریبا غیرممکن شود. در یکی دو دهه اخیر،عمده پذیرش کمبود نیروی پرستار و پزشک از کشورهایی نظیر سوئد، دانمارک، فیلیپین، هندوستان و ویتنام اتفاق افتاده است.

۴-  برخی از مهاجران در نروژ بویژه مهاجرانی که از کشورهایی نظیر امریکا، آلمان، فرانسه، لهستان یا ایران با نظام بهداشت و درمانی بسیار متفاوت تری به نسبت نروژ می آیند در نخستین برخورد و مواجهه شان با پزشکان و کادر پزشکی در درمانگاهها و بیمارستانهای نروژ معمولا با شوک بزرگی مواجه می شوند.

نخستین شوک برای آنها، سوال و جواب پرستاران از آنها پیش از مرحله مراجعه به پزشک عمومی و وجود صف های بسیار طولانی برای ویزیت پزشک در بیمارستان های دولتی در نروژ است که عملا پس از چندین ساعت موجب می شود مراجعه کنندگان با ناامیدی و نارضایتی خاصی عطای آن را به لقایش ببخشند و محیط درمانگاه یا بیمارستان را به مقصد خانه ترک کنند. بسیاری از آنها با دیدن و قیاس سرعت پایین رسیدگی، جدی نگرفتن شان و خونسردی موجود در رفتار پرسنل و برداشت شخصی از حاذق نبودن کادر پزشکی به نسبت آنچه در کشورشان سراغ دارند، خیلی زود اعتمادشان به کادر پزشکی نروژی را از دست می دهند و ترجیح می دهند برای بسیاری از درمان های شخصی شان، سفرکوتاهی به سرزمین مادری شان داشته باشند.

بطور مثال، در بخش دندانپزشکی و با توجه به رایگان نبودن خدمات برای افراد بالای هجده  سال در نروژ، واقعیتی که بر هیچ کس پوشیده نیست این است که بسیاری از این مهاجران و حتی بسیاری از خود نروژی ها سالانه به کشورهای ارزان قیمت تری همانند لهستان سفر می کنند و پس از دریافت خدمات دلخواه شان مجددا به نروژ باز می گردند. علیرغم هزینه و مشکلات سفر، بسیاری از این افراد آن را تصمیمی عاقلانه و کماکان مقرون به صرفه می دانند اما شاید مهمترین دلیل این پدیده، تفاوت ساختاری در نظام های درمانی کشورهای مختلف باشد. برای نمونه، برای یک مراجعه کننده لهستانی، اینکه در نروژ همه اختیارات برای درمان های اولیه زیر نظر یک پزشک عمومی محلی مشخص و تعیین شده صورت بگیرد و در واقع آزادی عمل و انتخابش حتی برای درمان بیماری های پیش و پا افتاده محدود شود خیلی عجیب و غریب و غیرقابل هضم است چون در واقع در کشورش حتی برای چنین بیماری هایی هم می تواند به سرعت به یک متخصص باتجربه مراجعه کند.

نکته بعدی این است که در نروژ این امر بسیار معمول و پذیرفته شده ای ست که بسیاری از پزشکان نروژی در مقابل بیماران خود از رایانه شخصی استفاده کنند و شاید برای تجویز دارو یا نحوه درمان در مقابل بیمار آن را گوگل کنند و سپس آن را روی برگه ای چاپ کنند و از روی آن برای بیمار بخوانند و به تشریح آن بپردازند. موضوعی که برای قشر مهاجر یا تازه وارد به نروژ، درک وهضم آن بسیار مشکل خواهد بود. نکته دیگری که وجود دارد این است که برای بسیاری از مهاجران تازه وارد،موضوع زبان نروژی وتشریح درد و احساسات شان به زبان نروژی امر ساده ای نیست و طبیعتا مراجعه به یک پزشک همزبان برای آنها انتخاب بسیار دلپذیرتری ست.

۵- نروژی ها بطور معمول مردمانی هستند که به ورزش و حفظ تناسب اندام اهمیت زیادی می دهند و از دوران کودکی اوقات فراغت شان را در دامان طبیعت می گذرانند. درصد قابل توجهی از آنها با مهارت های ورزشی بویژه با مهارت های مربوط به ورزش های هوازی همانند اسکی، کوهنوردی، سنگ نوردی، دو ومیدانی، شنا، قایق سواری و غیره بزرگ می شوند و غالبا آنها را بصورت حرفه ای در برنامه زندگی خود دنبال می کنند.

بسیاری معتقدند که وجود چنین ساز و کاری در کنار عوامل ژنتیکی همانند بهره مندی از اندام هایی با استخوان بندی درشت و محکم (به سبک وایکینگی) به بسیاری از نروژی ها این امکان را می دهد که کمتر در معرض بیماری های مختلف قرار بگیرند و برای درمان بیماری های به قول معروف سرپایی کمتر به درمانگاه ها مراجعه کنند اگرچه این موضوع از نظر علمی کاملا ثابت شده نیست و برخی نیز معتقدند که مصرف بالای مشروبات الکلی و دخانیات در نروژ که تقریبا از سنین نوجوانی آغاز می شود، موجب افزایش ریسک بیماری های مختلف ریوی و قلبی در سنین میانسالی به بالا می شود و شاید این موضوع در کنار وجود آب و هوای سرد و تاریک بتواند یکی از مهمترین دلایل پیری زودرس جمعیت قلمداد شود. اما از همه ی اینها که بگذریم، نمی توانیم در حالت کلی نقش رژیم غذایی مناسب ، ورزش کردن روزانه و پرهیز از مصرف مشروبات الکی و دخانیات را در طول عمر و دوری از بیماری های مختلف نادیده بگیریم. حقیقتی که امروزه دیگر نیازی به بحث و گفتگو ندارد.

منابع و پیوندهای مربوط:

سامانه خدمات بهداشتی و درمانی نروژ

دریافت مجوز کار در مشاغل علوم پزشکی در نروژ

چالش ختنه پسران در نروژ

همه آنچه درباره بچه دار شدن در نروژ باید بدانید

صفحه اینستاگرام «زیرآسمان نروژ»

 نگارش، تهیه و تنظیم: زیرآسمان نروژ

درصورتی که قصد به اشتراک گذاری این مطلب را دارید، لطفا مطلب را بدون ذکر منبع در جایی کپی نکنید. هرکدام از ما با رعایت حقوق نویسنده می توانیم به غنای فرهنگ «کپی رایت» در ایران کمک کنیم.

20 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید

  1. کوروش پاکزاد می‌گوید:

    در نکته شماره 5 نوشتید که » نخستین شوک برای آنها، سوال و جواب پرستاران از آنها پیش از مرحله مراجعه به پزشک عمومی و وجود صف های بسیار طولانی برای ویزیت پزشک در نروژ است که عملا پس از چندین ساعت و شاید روزهام موجب می شود مراجعه کنندگان با ناامیدی و نارضایتی خاصی عطای آن را به لقایش ببخشند و محیط درمانگاه یا بیمارستان را به مقصد خانه ترک کنند.بسیاری از آنها با دیدن و قیاس سرعت پایین رسیدگی، جدی نگرفتن شان و خونسردی موجود در رفتار پرسنل درمانگاه یا بیمارستان و ووو….» ما ه داریم در نروژ زندگی میکنیم و به هیچ وجه اینی که نوشتید صحت نداره. ما هرگز ساعتها در صف , منتظر دکتر نشدیم. نهارت, 20 دقیقه تاخیر بوده که اون هم خیلی به ندرت پیش میاد. در ضمن ما برای ملاقات م معاینه با پزشک, با پرستار ملاقات نداریم. شما اینجا رو با سوئد اشتباه گرفتی. در مورد خونسردی و جدی نگرفتن, باید بگم کاملا هم جدی هستند. بحث عدم تشخیص چیز دیگه ایه و خونسرد بودن هم عیب نیست. شما سری به درمانگاههای ایران بزنید ببینید چطور با مردم رفتار میکنند. عین باغ وحش… تنها چیزی که برای سیستم درمانی در ایران مهم نیست, اخلاق و آداب پزشکی و پرستاری است. در مورد رفتار خشن, سرد و بی احساس پرستارها در ایران اگر چیزی ننویسم سنگین تر هستم چون هر کسی در ایران بیمارستان رفته باشه خوب میدونه رفتار یک پرستار در بیمارستانهای ایران چطوریه.حتی در بیمارستانهای خصوصی.

    لایک

    1. underskyofnorway می‌گوید:

      سلام کوروش عزیز.در نروژ یا سوئد فرقی نمیکنه،سیستم به شکلی طراحی شده که بیمار باید توسط پرستار سوال جواب بشه تا اطلاعات در مورد بیمار و شرایط بیماری در سیستم ثبت بشه.البته تجارب افراد در شهرهای مختلف نروژ میتونه متفاوت باشه و ممکنه مثلا در جایی بخاطر نوع بیماری یا فوریت در درمان این مرحله انجام نشه ولی من هم سالهاست که در نروژ زندگی می کنم و بر اساس تجارب شخصی خودم و دوستان و اطرافیانم بارها با این موضوع مواجه شدم.بنابراین،اینکه پرستار اطلاعات شما رو ثبت نمیکنه نمیتونه درست باشه.در مورد خونسردی پرسنل،ببینید این یک نکته منفی نیست.اتفاقا همونجوری که خودت هم اشاره کردی کاملا مثبته ولی در این مطلب تمرکز بیشتر روی تفاوت هاست و اگر دقت کنی نوشتم «به نسبت آنچه در کشورشان سراغ دارند»….اینکه بطور مثال فردی با تجربه شخصی از نظام درمانی در کشور خودش ناگهان با یک نظام درمانی با شرایط متفاوت روبرو میشه و براش صدها علامت سوال بوجود میاد و ممکنه بخاطر همین سوءتفاهم ها به سیستم درمانی اینجا بی اعتماد بشه چون احساس میکنه که چون ساعتها در صف انتظار مونده جدی گرفته نشده در حالیکه اینگونه نیست و اینها پس از مدتی آشنایی با واقعیت های نظام درمانی نروژ کمرنگ و کمرنگ تر میشه.این موضوع چیزی نیست که من از خودم بگم.کافیه مطالب رسانه های خود نروژ را در این زمینه دنبال کنید.بطور نمونه وجود صف های طولانی چیزی ست که خود نروژی ها هم سالهاست که به آن انتقاد دارند.

      لایک

      1. korush pakzad می‌گوید:

        در نروژ که خودم زندگی میکنم, هرگز پرستار اصلاعات بیمار رو نمیگیره مگر در بیمارستان. امیدوارم منظورتون بیمارستان بوده باشه که در غیر اینصورت کاملا نظرتون غلطه. من وقتی پیش دکترم میرم مستقیم با خودش حرف میزنم و نه پرستار

        لایک

    2. آرش می‌گوید:

      در کدام درمانگاه ایران با شما مثل حیوان رفتار شده که نوشتی باغ وحش؟ چند ساله که ایران نبودی؟ من سالی یک بار به ایران مراجعه میکنم و کارهای دندانپزشکی و چک آپ و مشاوره های تخصصی را آنجا انجام میدهم چون دکترهای اینجا هیچی حالیشون نیست و فقط گوگل میکنند. رفتار کادر پزشکی در مراکز مختلفی که من در تهران رفتم معادل یا بهتر از اینجاست و اطلاعات پزشکیشون هم خیلی بیشتره

      لایک

      1. korush pakzad می‌گوید:

        خودت نوشتی دندانپزشکی. شما دندانپزشکی رو با پرشکی عمومی و در بیمارستانهای ایران یکی مبینی؟ آیا گذرت به بیمارستانهای ایران خورده؟ بیمار و خانواده ش هیچ حقی ندارند و مثل حیوون باهاشون حرف میزنن… اینو خودم از نزدیک دیدم بارها و بارها…سطح پزشکی ایران زمانی بالاتر بود و اونم مربوط به پزشکهای زمان شاه بود ولی دیگه اینطور نیست….

        لایک

  2. علی می‌گوید:

    سلام.یه سوال داشتم ممنون میشم راهنمایی کنید
    پدرم مشکل Cancer داره اما با دارو کنترل شده.چون دارو گرون هست و تحریم هم هستیم مشکل دوبرابر شده.ما قصد مهاجرت به نروژ را داریم.سوال من اینه: چون هروز باید دارو بخوره …ما به محض ورود به نروژ چطوری میتونیم داروخاص بگیریم؟بیمه میشیم؟هزینه دارو چجوری باید بدیم؟
    به ما گفتن 1سال چند ماه بعد اقامت موقت میگیریم.آیا به محض ورود میتونیم دارو بگیریم؟یا بعد از گرفتن اقامت؟
    به نظر شما بین نروژ و آلمان کدوم کشور با شرایط ما مناسبتره؟
    ممنون میشم راهنماییم کنید

    لایک

    1. underskyofnorway می‌گوید:

      سلام دوست عزیز.شما در صورتی که اقامت بلندمدت(بیش از یکسال) بگیرید بصورت خودکار شماره ملی نروژی بهتون تعلق می گیره و هزینه های درمانی بالا مشمول معافیت میشه.از این نظر آلمان یا نروژ فرقی ندارند.موضوع چگونگی گرفتن اقامته که مشکله

      لایک

  3. علی می‌گوید:

    بصورت پناهندگی.به ما گفتن 14روز تو کمپین که ثابت بشه مشکل بین المللی نداشته باشین.بعد با وکیل به اداره مهاجرت برای ثبت نام میرین.بعد 1سال چندماه دیگه نوبت دادگاه شماست تا اقامت موقت بگیرین.تو این 1سال چندماه به ما زبان-آموزش کار-هفته ای 375 یورو میدن.
    سوال من اینه :
    1.آیا اینها صحت داره؟
    2.اگر صحت داره ما که نیاز به گرفتن دارو داریم بعد از اون 14روز میتونیم بیمه بشیم و دارو بگیریم؟یا بعد از اون 1سال و چند ماه که دادگاهی شدیم و اقامت موقت گرفتیم؟(چون پدرم باید هروز دارو بخوره)
    3.بعد از گرفتن اقامت موقت آیا میشه به ایران سفر کنیم؟یا بعد از شهروندی؟
    ممنون میشم راهنماییم کنید

    لایک

    1. underskyofnorway می‌گوید:

      ببینید تمام اینها در صورتی موفقیت آمیزه که دادگاه به شما اقامت بده و در واقع شما را مستحق پناهندگی تشخیص بده.کسی نمیتونه تضمینی بده از قبل که حتما با درخواست شا موافقت میشه.موضوع همینه.وگرنه پس از گرفتن اقامت یا در خلال دورانی که منتظر هستید،مشکلی برای زندگی یا مخارج نخواهید داشت.پس از گرفتن گذرنامه نروژی میتونید به ایران بروید اما با داشتن اقامت موقت امکان از دست دادن اقامت تان در صورت رفتن به ایران وجود دارد.

      لایک

      1. Do not share my contact می‌گوید:

        در صورتیکه پناهندگی بگیرید قانونا حق رفتن به ایران را ندارید و در صورت رفتن به ایران دولت نروژ قانونا این حق را دارد که پناهندگی شما را لغو کند

        لایک

      2. underskyofnorway می‌گوید:

        این ممنوعیت شامل همه پناهندگان نمی شود.بطورمثال، افرادی که در سالهای دور پناهندگی اجتماعی گرفته اند پس از دریافت گذرنامه نروژی میتونند بدون محدودیت به کشورشون رفت و آمد کنند اما پناهندگانی که اقامت موقت دارند با خطر از دست دادن اقامت مواجه می شوند. پاسخ به دوست قبلی در اینجا اصلاح می شود تا رفع شبهه شود.

        لایک

  4. زینب می‌گوید:

    سلام من دندانپزشک هستم با ۷ سال سابقه.تو متنی که نوشتید گفتید که اجازه کار گرفتن خیلی سخته.یک وکیل مهاجرتی به من گفتند که بعد از ارزیابی مدارکم و ارائه آیلتس ۶.۵ آکادمیک باید یک یا دو کورس رو اونجا بگذرونم و بعد بهم اجازه کار میدن .درسته ؟ یا اینکه پروسه سختتری داره ؟ ممنون از وقتی که میگذارید

    لایک

    1. underskyofnorway می‌گوید:

      سلام دوست عزیز.مطلبی در همین زمینه(مجوز کار برای دندانپزشکان) در بخش کار در نروژ در داخل سایت وجود دارد.آن را مطالعه کنید.

      لایک

  5. علی می‌گوید:

    خوب این که بگوییم ایرانی ها حیوان هستند یا
    پزشک ها حیوان هستند
    یا مهندسین حیوان هستند
    یا رنگین پوست ها حیوان هستند
    یا سفید پوست ها حیوان هستند
    یا تمام زندانیان حیوان هستند یا …

    ابهام انسانیت خوده گوینده رو منظور رسانی می کند

    لایک

  6. علی می‌گوید:

    من پزسک عمومی را در ایران خواندم
    تخصص را در نروژ
    فوق تخصص را در امریکا

    در هر سه کشور درس خوانده و کار کرده ام.
    قانون عمومی به این شکل که جایی همه حیوان یا همه انسان باشند وجود ندارد.
    خوب قطعا مریضی که ذهن هود را این گونه شکل داده که وارد بیمارستان خواهد شد که پر از پرستار و پزشک حیوان صفت است، هر خدمتی را در بیمارستان به شکل رفتار حیوانی دریافت و درک می کند.

    سیستم پزشکی نروژ تشکیل شده از بالای ۵۰ درصد پزشکان غیرنروژی است.
    کنترل جمعیت بیماران در کشور ثروتمند و با منابع و امکانات و جمعیت ۵ میلیونی ساده تر از ایران با جمعیت ۸۰ میلیون و عدم امکانات یا امریکای ۳۰۰ میلیونی است.

    در مورد مهاجرت: فریب وکیل های مهاجرت رو نخورید، ورود به سیستم درمان بسیار زمان بر و هزینه بر و مشکل و طاقت فرساست. حداقل پنج یا شش سال زمان و هزینه می برد.

    لایک

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.