زیرآسمان نروژ: بر اساس آخرین آمار سازمان آمار نروژ SSB ،در کشور ۵.۲ میلیونی نروژ،در حدود ۲۱ هزارنفر ایرانی سکونت دارند که رقم زیادی در مقایسه با حدود ۱۲۰ هزارنفر ایرانی ساکن در کشور دوست و همسایه – سوئد- بنظر نمی رسد. در حدود ۷۰ درصد از جمعیت ۲۱ هزارنفری ایرانیان ساکن در نروژ دارای پیشینه مهاجرت از راه پناهندگی هستند که عمدتا نسل اول این پناهندگان در سالهای جنگ ایران و عراق و پس از آن به نروژ مهاجرت کردند و نسل دوم را نسل فرزندان و یا سایر اعضای خانواده الحاقی این پناهندگان تشکیل می دهند. در میان نسل دوم این جمعیت ایرانی، تعداد ایرانیانی که در عرصه سیاسی کشور بعنوان فعال سیاسی فعالیت دارند خیلی زیاد نیست. «مازیار کشوری» یکی از آنهاست.
زندگی نامه مازیار کشوری در یک نگاه
مازیار کشوری که متولد تهران است در سال ۱۳۶۵ خورشیدی (۱۹۸۶ میلادی) -به دلیل نسبت و رابطه خانواده اش با نظام شاهنشاهی- همراه با خانواده اش به نروژ مهاجرت کرد و در شهر اسلو ساکن شد. به دلیل علاقه اش به حوزه های سیاسی، در سال ۲۰۰۱ میلادی عضو شاخه جوانان حزب پیشرفت نروژ شد. در سال ۲۰۰۵ میلادی در رشته «اطلاعات و روابط عمومی» از دانشگاه مدیریت نروژ BI دانش آموخته شد و بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ میلادی،ریاست حوزه سیاسی محل سکونت خودش(اسلو) را بدست آورد. مازیار کشوری در سال ۲۰۰۷ میلادی بعنوان «عضو شورای شهر اسلو» انتخاب شد. او همچنین به عنوان معاون نماینده پارلمان نروژ از شهر اسلو بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ فعالیت کرد و در سال ۲۰۱۱ میلادی مجددا در دور بعد هم از همین حوضه انتخابی برگزیده شد.
خطوط فکری مازیار کشوری
مازیارکشوری از حامیان «چاپ کاریکاتورهای پیامبر اسلام» و از حامیان «حقوق همجنسگرایان» است. او همچنین از «مخالفان مهاجرت اتباع کشورهای غیرغربی به نروژ» است و اعتقاد دارد که مهاجرینی که از ارزشهای جامعه نروژ پیروی نمیکنند، نباید به این کشور راه داده شوند. وی معتقد است که روند ترکیب مهاجرت فزاینده و خدمات رسانی نظام رفاهی نروژ به مهاجران دیگر ممکن نیست و بایستی سیاست کاهش مهاجر از کشورهای غیرغربی در پیش گرفته شود. وی همچنین با ابراز نگرانی خود از استخدام اسلامیون افراطی و راهیابی آنها به سازمانهای اداری و حساس کشور خواستار بازرسی و نظارت دقیق بر روند استخدام ها در نروژ است.
مازیار کشوری در مورد پدیده ی نوظهور اسلامیزه شدن اروپا می گوید: «سیاست مهاجرتی دولت سوئد یک فاجعه است. طولی نخواهید کشید که دولت رفاه سوئد فروبپاشد و این تنها اول داستان است.»
وی در مورد کارشناسان اجتماعی در اروپا که اسلام را دین صلح می خوانند و آن را کاملا قابل سازگار با دموکراسی می دانند می گوید: «تروریست ها هیچ دینی ندارند. البته که تروریست ها دین دارند و این اسلام است که الهام بخش آنهاست. آنها مسلمان هستند اما آنها می گویند که تنها یک اسلام وجود دارد که متعلق به آنهاست که کاملا غلط است. قرآن می تواند به اشکال مختلفی تفسیر شود. کافیست نگاهی به شیعه و سنی بیاندازید و ببینید که چقدر زیرشاخه های مختلفی بین آنها وجود دارد. من نمی دانم کدام تفسیر درست است ولی در عین حال متوجه نمیشم که یک فرد بدون تحصیلات مذهبی بگوید که ترور هیچ سنخیتی با اسلام ندارد!»
برخی از طرح های پیشنهادی این عضو شورای شهر اسلو عبارتند از: طرح برای توقف مهاجرت به شهر اسلو،طرح جلوگیری از تاسیس مدرسه ابتدایی ویژه ی مسلمانان در شهر اسلو، طرح عدم ارائه خدمات درمانی رایگان به مهاجرین غیرقانونی به منظور جلوگیری از تشویق شدن سایر مهاجرین برای ورود غیرقانونی به خاک نروژ، طرح عدم ارائه مزایای رفاهی به پناهندگان بیکار و بدون مسکن که از شهرهای دیگر به شهر اسلو کوچ کنند و بسیاری طرحها و پیشنهادات مشابه دیگر که عمدتا با مخالفت عمومی راه به جایی نبرده اند.

طرح اسکان پناهندگان در اردوگاه های پناهندگی در خارج از نروژ
یکی از مهمترین طرح های پیشنهادی وی در زمینه مهاجرت پناهندگان به نروژ، طرح پیشنهادی وی برای استقرار اردوگاه های پناهندگی در مناطق درگیر جنگ بجای استقرار آنها در داخل خاک نروژ بود. وی در گفتگو با روزنامه «آفتن پستن» نروژ گفته بود: «باید اردوگاه های بزرگ پناهندگی در گوشه و کنار جهان و هرجا که مرکز درگیری و مناقشه است دایر شود تا با حضور کارشناسان خبره بتوان کسانی که بطور واقعی تحت پیگرد هستند و زندگی شان در خطر است را شناسایی کرد تا از آنها حمایت شود. به این ترتیب، به همه افرادی که در گوشه و کنار جهان آهنگ پناهندگی دارند اعلام شود که اگر بدون تایید کمیسیاری پناهندگی سازمان ملل به اروپا و نروژ وارد شوند،تقاضای پناهندگی آنها پذیرفته نخواهد شد.»
هنگامی که از وی پرسیده شده بود که تکلیف پناهجویان سرگردان در دریای مدیترانه چه می شود؟،وی گفته بود: «حمایت و کمک های اضطراری را باید ارائه کرد. نمی شود نشست و شاهد بود که کسانی در دریا غرق می شوند اما پس از عملیات نجات،بجای اینکه آنها را به کشورهای اروپایی منتقل کرد،باید آنها را به همان شهر با بندری که از آنجا سوار بر قایق های شکسته شده بودند برگرداند تا در آنجا به مراکز پناهندگی که دایر شده اند مراجعه کنند.»
و هنگامی که از وی پرسیده شده بود که اگر در دهه ی هشتاد میلادی که خانواده ی شما از نروژ تقاضای پناهندگی کردند،این امکان نبود چه می شد؟ وی پاسخ داده بود: «خب،خانواده من هم می بایست به یکی از همان مراکز دایرشده نزدیک ایران مراجعه و درخواست پناهندگی می کردند. یا کسی واقعا تحت پیگرد و تعقیب است یا نه. این موقعیت هم با آنچه که من بر زبان می آورم تغییر نمی کند.»
***
پانوشت: صرفنظر از نظرات قابل تامل مازیار کشوری در مورد پدیده اسلامیزه شدن اروپا، اینکه یک سیاستمدار ایرانی-نروژی که خود در نروژ بعنوان یک سیاستمدار مهاجر شناخته می شود و سالها پیش خانواده وی در شرایط مشابه پناهجویان فعلی از کشور خود به کشور نروژ پناه آورده بود، اکنون پس از آنکه به قول معروف «خرش از پل گذشت» با یک سیاست ضدمهاجرتی اینگونه به جنگ با پدیده جهانی مهاجرت برود کمی قابل تامل و کمی برای عموم مردم- از جمله خود نروژی ها- سخت هضم است و برای ایرانیان به نوعی اصطلاح «کاسه داغتر از آش» را در اذهان تداعی می کند.
البته بعید است کسی با سیاست هایی که منجر به جلوگیری از سوءاستفاده عده ای از نظام رفاهی کشور می شود یا با سیاست هایی که منجر به افزایش همگرایی ملیت های مختلف و سازگاری و احترام آنها به قوانین و ارزش های جامعه می شود،مخالف باشد اما همانقدر که افراطی گری در روند پذیرش پناهجویان به اصطلاح منفعل و ناسازگار برای یک کشور می تواند مضر و خطرناک باشد،افراطی گری در ارائه طرح های ضدمهاجر بدون درنظرگرفتن پیشینه افراد، مسائل حقوق بشری، ابعاد و زوایای مختلف پناهندگی و پیامدهای احتمالی در مقابله با آن می تواند برای یک کشور به همان اندازه دردسرساز و بی فایده باشد.
اینکه جمعیت پناهنده در نروژ نتوانسته با ارزش های جامعه نروژی هماهنگ شود و یا اینکه نتوانسته با یادگیری زبان و کسب مهارت های لازم حضوری موفق و تعیین کننده در بازار کار نروژ بویژه در سطوح متوسط و رو به بالا داشته باشد، تنها و صرفا به حضور آنها در جای مشخصی از کشور یا به عدم تمایل آنها به کار وهمگرایی با جامعه بستگی ندارد.
بسیاری از اتفاقات نامطلوب در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی ناشی از سیاست های نادرست، ناکارآمد و بدون تدبیر دولت و همین سیاستمداران سابق و فعلی در دوره های مختلف است. سیاست هایی که -خودآگاه یا ناخودآگاه- منجر به افزایش تقاضاهای بدون حساب و کتاب برای دریافت مزایای رفاهی و اجتماعی بدون توجه به شاخص شایستگی و تنها بر اساس «اصل برابری» که شعار فرهنگی این کشور است،شد. سیاست هایی که علیرغم هزینه هنگفت و تشکیل سامانه جامعی برای ارائه دوره های کاریابی،دوره های مهارتی،دوره های یادگیری زبان و در مجموع سامانه ای در جهت همگرایی جمعیت مهاجر در کشور، در نهایت نتوانست نیروی کار انسانی خارجی را مدیریت کند و با نتیجه ای معکوس به افزایش روند بیکاری و از کارافتادگی نیروی جوان کار در کشور و در نتیجه افزایش فاصله بین طبقه مهاجر و طبقه نروژی دامن زد.
البته نه اینکه انتظار داشت که هر شهروند مهاجر بایستی لزوما یک شهروند تاثیرگذار باشد (امری که با توجه به تنوع پیشینه فرهنگی،تحصیلی و مهارتی افراد مهاجر در نروژ بسیار دشوار است) اما می توان با یک خط مشی حساب شده و درعین حال بشردوستانه و یاری رسان به استفاده هوشمندانه از نیروی مولد مهاجر در جهت تقویت وحدت ملی و تقویت بازار کار در کشور پرداخت و دستکم زمینه را برای سوءاستفاده های احتمالی از یک سامانه رفاهی سخاوتمند اینقدر باز نگذاشت.
منابع مرتبط:
رسوایی مالی نماینده ایرانی تبار پارلمان نروژ
http://www.sian.no/artikkel/intervju-med-mazyar-keshvari
صفحه اینستاگرام «زیرآسمان نروژ»
برگردان فارسی، نگارش، تهیه و تنظیم: زیرآسمان نروژ
درصورتی که قصد به اشتراک گذاری این مطلب را دارید، لطفا مطلب را بدون ذکر منبع در جایی کپی نکنید. هرکدام از ما با رعایت حقوق نویسنده می توانیم به غنای فرهنگ «کپی رایت» در ایران کمک کنیم.
واقعا که خیلی خیلی براش متاسفم با این دیدگاه مزخرفش بگو حداقل تو دیگه خودت که از طریق پناهندگی پات رسیده اونجا و مثلاااااا داخل یک خانواده ایرانی و مسلمان بزرگ شدی دیگه این حرف رو نزن متاسفانه ایرانی جماعت خیلیاشون بلانسبت کسایی که ابن مطلب رو میخونن خیلی عقده ای هستن و به جای دست گیری از هموطن تازه زیرپاشم خالی میکنن همین خصوصیت هست که ما ایرانی ها هیچوفت پیشرفت نمیکنیم و همیشه جهان سوم میمونیم از بس که خودخواه و جاه طلبیم با عرض پوزش
لایکلایک
مهمون از مهمون بدش میاد صاحبخونه از هر دو
دارم به این فکر میکنم که خود شما و خانوادتون به عنوان پناهنده در نروژ پذیرفته شدید و این طرز تفکر رو دارید اگر از شما از طرف دانشگاهی یا مرکز تحقیقاتی و از این قبیل دعوتی شده بود که به نروژ تشریف ببرید احتمالا نروژی ها رو از کشورشون می انداختید بیرون و یک کشور جدید بنام خودتون ثبت میکردید.متاسفانه انسانهایی مثل شما به هیچ کجا تعلق ندارند نمیخوان گذشتشون رو قبول کنن و از طرفی هر چند نسلتون که بگذره نروژی نمیشید .و همیشه درگیر این موضوع هستید .
لایکلایک
چند وقت پیش بحث این آقا بود، من اومدم آبروداری کنم گفتم بالاخره هر کس نظر خودش رو داره و ایشون خیلی با نروژ ادغام شده…. نروژی ه نه گذاشت نه برداشت گفت:
så dumt å være mer katolsk enn paven
یعنی دیگه هیچی نتونستم بگم. مازیار جان یک کم زیادی شور شده کارات…
لایکلایک
در اينكه بايد از ورود مسلمانان إفراطي از طريق قوانين محكم و جدي برأي جلوگيري از خشونت و ترور و اشاعه فرهنگ عقب مانده إسلامي سختگيري و حتي جلوگيري كرد أيده و پيشنهادي بجا و منطقي و اينده نگرانهً است،،منتها نبايد اين حركت موجب تشديد قوانين سختگيرانه تَر در زمينه هاي ديگر مهاجر و پناهنده پذيري باشد، تجمع و حضور إنبو ه مسلمانان عملا به معني قدرت گيرى و نتيجتا اشاعه فرهنگ نفرت پراكني خشونت جامعه ستيزي و دست اخر ترور ميشود شما طرح مثبت و دورنگرانه يي آرائه كرديد اميدوارم مسؤولان متوجه اهميت ان شوند،
لایکلایک
امیدوارم پناهندگی و شهروندی این مردک عوام و عوامگرا و خانواده اش که با دروغ و کلاه گذاشتن سر دولت نروژ توانستند پناهندگی بگیرند لغو شود آنوقت خواهید دید چطور شروع به غلط کردن می افتد
لایکلایک
این موجود در چند هفته اخیر چندین بار به عنوان یک پناهنده ایرانی طقلبی به خواهرم توهین کرده است. .خواهر کوچک من دختر شایسته ایران زمین است. چهار مقام جهانی و بین قارهای دارد. .و به تازگی با وزیر پیشین شیلات نروژ هم نامزد کرده است. .ولی همین مذدور جمهوری اسلامی تروریستی یک عالمه توهین و افترا به دختر کوچک ایرانی کرده است. ..این شخصیت رفت و آمد های مختلف با سفارتخانه جمهوری اسلامی تروریستی در اسلو پایتخت را دارا ست. ..ننگ بر پاچه خواری. .به راستی که ما ایرانیان خیلی. ….
لایکلایک
درود
من پناهنده یا به کمک پول دیگری به این کشور نیومدم و قطعا سرسختانه مخالف هر نوع درامد و جایگاه بدون کار و اندیشه هستم. اما با دیدگاههای فکری از این دست هم هرگز موافق نیستم چرا که انسانها بدون توجه به گذشته، سزاوار فرصت دوباره و برابر با بقیه برای پیشرفت و نشون دادن توانمندیهاشون هستند، اگر قدرشناس و فهمیده باشند.
از نوشته های شما و نقدهای منصفانه تان متشکرم. امیدوارم دیدگاههای بیشتری با واژه های خوب که ادب و متانت در فرهنگ ایران رو نشون میدن در پای نوشتارهای شما ببینیم. حرفهایی که نفرت و بیزاری کمتر و درایت و بردباری بیشتری داشته باشند.
ارادت
لایکلایک